⛄کتابخانه ی تخیلی من⛄

IRAN

کتاب/پسرک،موش کور،روباه و اسب/چارلی مکسی👦🏻🐹🦊🐴

درود

آمده ام با یک معرفی کتاب که خودم خیلییییی دوستش داشتم

کتاب " پسرک، موش کور، روباه و است" اثر چارلی مکسی

من با ترجمه ی محمد جواد گلشنی از نشر یوشیتا خوندمش

اگر کتاب شژده کوچولو رو خوانده اید و دوست داشتید احتمالا این کتاب رو هم دوست داشته باشید.

این هم بخش هایی از کتاب که بخوانید:

"پسرک گفت:«فکر می کنی بزرگ ترین چیزی که وقت آدم رو تلف می کنه چی هست؟»

موش کور جواب داد:«مقایسه کردن خودت با دیگران.»"

"موش کور گفت:«مهربون بودن با خودت، یکی از بهترین مهربونی هاست.»

موش کور ادامه داد:«ما بیشتر وقت ها منتظر مهربونی هستیم... در صورتی که از همین الان می تونی مهربون بودن با خودت رو شروع کنی.»"

"پسرک گفت:«به نظرت عجیب نیست ما فقط می تونیم بیرونمون رو ببینیم؛ولی همه چیز درونمون اتفاق میفته.»

موش کور گفت:«من یاد گرفتم که چطور تو لحظه زندگی کنم.»

پسرک پرسید:«چطوری؟»

موش کور گفت:«یک جای آروم پیدا می کنم و چشمام رو می بندم و نفس می کشم.»

پسرک گفت:«خیلی خوبه و بعدش چی کار می کنی؟»

موش کور گفت:«بعدش،تمرکز می کنم.»

پسرک پرسید:«روی چی تمرکز می کنی؟»

موش کور گفت:«روی کیک.»"

"پسرک گفت:«تصور کن اگه کمتر می ترسیدیم،چی می شدیم.»

موش کور در جواب گفت:«بیشتر موش کور های پیری که می شناسم،آرزوشون این بود که کاش کمتر به ترس هاشون و بیشتر به رویاهاشون گوش می کردن. تو چه آرزویی داری؟»

پسرک جواب داد:«خونه.»

موش کور پرسید:«اوه،اون شبیه چیه؟»

پسرک گفت:«نمی دونم.مطمئن نیستم؛ولی می دونم که به یک خونه نیاز دارم.»"

امیدوارم اگر روزی این کتاب رو خوندید از خوندنش لذت ببرید و خوشتون بیاد

🐧You know me🐧 پنجشنبه بیست و نهم آذر ۱۴۰۳ 23:31
امکانات وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

<
© ⛄کتابخانه ی تخیلی من⛄