⛄کتابخانه ی تخیلی من⛄

IRAN

شعر از حزین لاهیجی

و دوباره من اومدم با شعر

شعرش رو دوست داشتم و دوست دارم اگر تونستم حداقل یک بار داستان شیرین و فرهاد رو بخونم.درسته داستانش رو میدونم ولی بازم دوست دارم بخونم

منبع: سایت گنجور

ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد/ در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد

از آه دردناکی سازم خبر دلت را/ روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد

رحم است بر اسیری، کز گرد دام زلفت/ با صد امیدواری، ناشاد رفته باشد

شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی/ گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد

آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله/ در خون نشسته باشم، چون باد رفته باشد

خونش به تیغ حسرت یارب حلال بادا/ صیدی که از کمندت، آزاد رفته باشد

پرشور از حزین است امروز کوه و صحرا/ مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد

حزین لاهیجی

عجیبه برام که سایت های دیگر که دیدم شعرش کمی بیشتر بود از این ولی سایت گنجور تا الان برام معتبر بوده حالا نمیدونم سایت های دیگه ای که دیدم اشتباهه یا مال گنجور یا...

ای کاش کتابش رو داشتم تا از روی کتاب می نوشتم و اینطوری خیال خودم حداقل راحت بود.

مطن اولی که نوشتم مربوط به یک بیت از این شعر بود که گویا اینجا نیست ولی به داستان شیرین و فرهاد اشاره کرده بود.

🐧You know me🐧 پنجشنبه بیست و دوم آذر ۱۴۰۳ 22:59
امکانات وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

<
© ⛄کتابخانه ی تخیلی من⛄